اتفاق ناگوار
پسر عزیزم متاسفم که نتونستم خاطرات تولد یک سالگیت رو به موقع بنویسم این روزا اصلا حالم خوب نیست غم بزرگی دارم که فقط خدا میتونه اون رو از دلم برداره آرسام جان دقیقا یک روز بعد تولدت مصیبت بزرگی برامون اتفاق افتاد که شوک بسیار بزرگی بهمون وارد شد حتی نوشتنش برام سخته متاسفانه خداوند بزرگ متعال تنها دایی مهربونت رو از ما گرفت عزیزترین رفیق مادرت از پیشمون پر کشید ورفت واقعا الان هم باور نمیکنم دیگه نمیتونم بردار عزیزم رو ببینم این روزا واقعا به همه مون داره سخت میگذره گلم تو عاشق دایی نریمان ت بودی ونبودش رو کامل حس میکنی هر چند که نمیفهمی دیگه واسه همیشه از کنارمون رفته اما به خدا قسم که تو هم دلتنگشی .....متاسفم عزیزم...